سونو سرخود!
سلام من برگشتم و نی نی جونم هم قربونش برم لطف کرد عجله نکرد!!! کل مسافرت تصور میکردم بچه بغل بر میگردم خونه!!!
جاتون خالیییییی رفتیم ثبت نام کردم و کلی خوشحال شدم که امسال دانشجو شدم حالی که گرفتن شماره دانشجویی بهم داد بیشتر از دیدن نتیجه قبولی بود تا این حد یعنی!!!
بلافاصله بعد اومدنم هم رفتم سونو سرخود گرفتم آخه خیلی نگران بودم دخترم برنگشته باشه مجبور شم سزارین عمل کنم یا آبش کم شده باشه یا وزنش نرمال نباشه و صدها نگرانی دیگر!!! اما خدارو شکر همه چی خوب و نرمال بود وزن دختر پهلوونم هم ٢کیلو و نهصد گرم بود دکترمون گفت اگه همین جوری پیش بره تا ٤ کیلو هم میرسه موقع زایمان!!! خدارو شکر اما تصور زایمان طبیعی چنین موجودی یه کم ترسناک هست واقعیتش!بعد سونو هم رفتم برا خودم جایزه گرفتم واسه سلامتی نینی!!! یه دستگاه بخور برا صورتم !آخه موقعی که رشت بودیم هوای مرطوبش خیلی به پوستم ساخته بود منم رفتم یه مینی رشت گرفتم تا تو خونه هم استفاده کنیم!
از رشت گفتم اینم بگم که واقعا آدمای مهربون و خون گرمی داره اصلا احساس غریبی نکردیم این چند روز قبلا هم که رفته بودیم انقد باهاشون در ارتباط نبودم این دفعه به خاطر کارامون خیلی بیشتر احساس کردم چقدر مهربونن این ملت! خوشحالم اونجا قبول شدم
بعدشم اینکه دلم براتون تنگ شده بود هوارتااااا و بعدشم اینکه دوستتون دارم همون هوارتاااااا