تولدت مبارک نازنینم
خیلی خیلی زودتر از اونی که متوجه بشیم یک سالگی عسلک رسید... وقتی عکسای یک سال گذشته رو میبینم باورم نمیشه که یک سال پیش بوده انگار که همین دیروزبود!
مراسم خاصی نداشتیم فقط خانواده های خودمون و عمه لارا بودیم. از صبح احساس خیلی خوبی داشتم که دخترم اولین تولد زندگیشو می خواد تجربه بکنه. همه ی لحظه های شروع درد زایمان تا دنیا اومدن کوچولو و خونه آوردنش از جلوی چشم من می گذشتن. چقدر زود گذشت...
لارای نازم شمع های تولدشو خودش فوت کرد!!! روز قبلش با کبریت تمرین کرده بودیم اما امیدوار نبودم با یه بار تمرین بتونه و یادش بمونه! تا بهش گفتم فوت کن فوتش کرد! امیدوارم صدسال دیگه هم شمع تولد فوت کنی نازنینم.
توی این مدت تا حدودی تونستم با بیخوابی کنار بیام و زندگی رو طوری که می خوام اداره کنم. اما هنوز از چیزی که توی سرم دارم خیلی فاصله دارم. هنوز خیلی مونده که به رویاهای خودم در مورد کار و درس و ... برسم. خودمو توجیه می کنم که تا لارا دو،سه ساله بشه وقت دارم و آروم میشم. هنوز برنامه روشن و واضحی برای آینده ندارم و گاهی خودمو به خاطر تنبلی سرزنش می کنم.فعلا یه کتاب خیلی قشنگ از اولیانا فلاچی دارم با سرعت لاکپشتی میخونم : به کودکی که هرگز زاده نشد! خوشم اومده ازش!
لارای من دو روز بعد از تولدش تونست ترس از راه رفتنش رو شکست بده و بدون وقفه شروع به راه رفتن کرد... دنبالش میرم تا نیافته دلم با هر قدمش می لرزه و هزار بار احساس خوشبختی می کنم. پاهای کوچکش انقدر قوی روی زمین میذاره که باورم نمیشه همون پاهای کوچولو هستن که نمی تونست تکونش بده.
همه چیز در مورد این کوچولوها در حد معجزه برام عجیب و جالبه. مثلا اینکه شخصیت این جوجه ها از همین الانشم مشخصه. اینکه دخترک من خیلی محتاط و آرومه. وقتی چیز جدیدی می بینه اول با انگشت شصتش لمس میکنه اونم چندبار تا مطئن بشه بعد دست بگیره...
+++چند نفر از دوستای خوبم در مورد آموزش زبان دوم به بچه ها می خواستن بیشتر بدونن:
شاید برای شما چندزبانه بودن یه مورد آشنا نباشه اما من به اقتضای ترک بودنم دو زبانه بزرگ شدم! یعنی یه محصول دو زبانه...و اینکه رشته من آموزش زبان انگلیسی هست و طبیعتا در مورد آموزش زبان به کودکان مطالعاتی داشتم. من وقتی بچه بودم فارسی رو با شعرها و قصه های مادرم و تماشای تلویزیون مثل زبان مادری گرفتم .
برای آموزش زبان انگلیسی به بچه ها اصلا نگران نباشید چون با این کار بهش کمک می کنید تا بینش وسیع تری داشته باشه و مغزش فعالیت بیشتری بکنه. تا حدود ٣سالگی بچه ها می تونن تا ٤ زبان رو مثل زبان مادری یاد بگیرن. پس نگران نباشید فقط این کار رو بعنوان آموزش انجام ندید سعی کنید با بازی ،قصه و شعر کمک کنید هر چه بیشتر با اون زبان در تماس باشه. من خودم بیشتر شعرای انگلیسی برای کوچولوم می خونم و با اشاره به اشیا اسماشونو به انگلیسی می گم.مطمئن باشید با تمرین نتیجه می گیرین. یه بار به یکی از دوستام گفتم بجای کارتون فارسی براش انگلیسی بذار ببینه گفت: اون که انگلیسی بلد نیست!!! واقعیت اینه که بچه ها تو این سن(یک سال به پایین) هیچ زبانی و زبان مادری رو بلد نیستن فقط با تمرین و تکرار می فهمن و یاد می گیرن...
اولش برای خودم هم خیلی سخت بود که بخوام به یه زبون کاملا بیکانه با کوچولوم صحبت کنم یا شعر بخونم اما خوب همه چیز اولش سخته! نگران اینم نباشید که انگلیسی کم بلدید همون کم هم کافیه و ضمنا خودتونم خیلی چیزا یاد می گیرین!