لارا جانلارا جان، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 19 روز سن داره

روز های شیرین

دو ماهگی+واکسن+...

1391/10/3 16:07
نویسنده : مامان
1,348 بازدید
اشتراک گذاری

-بالاخره با یه هفته تاخیر واکسن دوماهگی رو زدیم ولی متاسفانه خودم نتونستم لارا رو برای واکسن نگه دارم آخه دلم نیومد تازه از چندروز قبلش همش بغضم میگرفت! خیلی دردش گرفت و جیغ و داد کرد دست مامان جونم درد نکنه خدا برامون نگهش داره اگه نمی اومد حتما غش می کردم!!! ٣ ساعت بعد از مرحله تزریق مرحله دردپا شروع شد تا میخواست پاهاشو تمون بده دردش میومد و گریه می کرد هر ٤ ساعت یبارم قطره استامینوفن بهش میدادم تا تب نکنه و آروم بشه آخی حیوونی با این هیکل کوچیکش چه عذابی میکشید!تا شب این وضعیت ادامه داشت فرداشم حالش زیاد سرجاش نبود تا امروز یه کم بهتر بود و بازی میکرد! باورم نمیشه این مرحله کابوسی هم تموم شداوه 

- قد و وزن لارای من خیلی خوب رفته جلو :وزنش ٥٩٥ با لباس!!! قدش ٦١ اونم با لباسنیشخند(شک نکنید هیچ ربطی نداشت!) دور سرشم ٤٠ البته با لباسچشمک...

-چندروزه لارا خانم یاد گرفته پتوی روی صورتشو بکشه پایین البته بعد از کلی تلاش و پشتکار!

-دستهاش رو میبره جلو چشماش و کم کم داره با دستای تپلش آشنا میشه!

-شبا خرابکاری نمیکنه و عوضش نمیکنم حداقل خرابکاری در ابعاد بزرگ نمیکنه!!!

-وقتی صدای منو میشنوه واکنش ملموس نشون میده و سروصدا راه میندازه! کلا از ٤٠ روزگی یاد گرفته سروصدا راه بندازه و دلبری کنه شدیییییید!

-عاشق مرحله بی شلواری قبل از تعویض پوشکشه  انقد بازی میکنه و سروصدا میکنه که دلم نمیاد شلوارشو پاش کنم تا اینکه خودش خسته میشه و اعلام میکنه!

-شبا اصلا خوب نمیخوابه مرحله خوابش تا ساعت ٤ ظول میکشه تازگیا!

فعلا همینا تا پست پاک شدم یادم بیاد و بنویسم!

 

 

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

رومینا
28 آذر 91 11:50
واییییییییییییییییییییی خدایااااااااااااا روز به روز جیگر تر میشییییییییییی